آقا مهدیار آقا مهدیار ، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

من یک مادر هستم

شیطنت های آقا مهدیار در هفته بیست و چهار

۹۲/۸/۱۲ قند عسلم گل پسرم  تاج سرم امروز اولین بارون پاییزی رو با هم دیدیم چه هوای خوبی شده . یادمه چندماه پیش توی تابستون وقتی تو تازه اومده بودی تو دل مامانی من آرزو میکردم پاییز بیاد و تو با من باشی خدا رو شکر هم حالم خوبه و هم پاییز از راه رسید با بارون و حس خوبش. دیروز عصر وقت دکتر داشتم و صدای قلب قشنگت رو شنیدم اما اینقدر شیطونی کردی هی از دست خانم دکتر فرار می کردی و خانم دکتر میگفت این بلا به کی رفته گفتم باباییش گفته به مامانش رفته شیطونیاش حالت خدا رو شکر خوب بود و من هزار بار شکر کردم خدا رو. این روزا خیلی قشنگه روزایی که واقعا میشه اسمش رو روزهای زیبای بارداری گذاشت و ازش لذت برد . دیگه هفته ها تند تند میگذره و ...
12 آبان 1392
1